زبان خود را انتخاب کنید

pdf آنتي ژن-ايمونوژن-پادگن محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, اپی_توپ, ایمونوژن, سیستم_ایمنی, پادگن 3020 دانلود

دانلود (pdf, 8.02 MB)

سیستم دعاعی بدن (1).pdf

آنتي ژنها (Antigens (موادي هستند كه در نتيجه ورود به بدن قادرند سيستم ايمني را برعليه خودشـان بطـور اختـصاصي Specific تحريك كنند و اصطلاح آنتي ژنيسيتي (Antigenicity (به معني توانائي بالقوه يك آنتي ژن در ايجاد عكس العمل مي باشد. كلمه آنتي ژن ريشه يوناني دارد و از پيشوند against=anti و پسوند producing=gen درست شده است. بفارسي چنين موادي را «پادگن» مي گويند. ايمونوژن (Immunogen (عبارتست از مناطقي از يك آنتـي ژن كـه تحـت تـاثير عـو املي مـي تواننـد سيـستم ايمنـي را بطور اختصاصي تحريك كنند. بنابراين اصطلاح Immunogenicity به معني قدرت ايمني زائي يك ماده كه بستگي به عوامل زيادي از قبيل ساختمان ژنتيكي ميزبان، چگونگي و راه تزريق آنتي ژن و عوامل ديگر دارد . در اكثـر مـوارد ايمونـوژن، آنتـي ژن و پادگن يك مفهوم را مي رسانند. بعضي عقيده دارند كه در بعضي موارد ممكن است يك آنتي ژن نتواند سيستم ايمنـي را تحريـك كند ولي به طور اختصاصي به آنتي بادي و گيرنده هاي آنتي ژن در سطح لمفوسيتهاي cells-T و cells-B متصل مي شود، در صورتيكه ايمونوژن حتما" سيستم ايمني را تحريك مي كند. آنتي ژن ها از تركيب مولكولهاي مختلف مانندپروتئين، پلي ساكاريد، ليپيد، اسيد نوكلئيك و يا مـواد ديگـر تـشكيل شـده انـد مانند ميكروارگانيسمها و ترشحات آنها، سلولها و گلبولهاي قرمـز بيگانـه، دانـه هـاي گـردة گـل و غيـره . بعـضي از آنتـي ژنهـا را ممكن است براي تحقيقات بطور مصنوعي يا سنتتيك درست كنند. تركيـب و شـكل مولكولهـاي هـر آنتـي ژن از نظـر سـاختمان آن اختصاصي، مشخص و معين مي باشد. اگر چه آنتي ژنهاي قوي مولكولهاي درشتي هستند ولي فقط قسمتهائي از هـر مولكـول قادر است سيستم ايمني را تحريك يا به آنتي كر متصل شود . اين قسمتها را در اصطلاح نـشانه هـاي آنتـي ژنـي يـا شاخـصهاي آنتي ژني (determinants Antigenic (يا اپي توپ (Epitope (مي گويند كه از نظر قدرت ايمني زايي در يك مولكـول آنتي ژن با يكديگر متفاوتند. يك اپي توپ موجب تحريك يك سلول لمفوسيت كـه اختـصاصاً بـراي آن نـشانه اسـت مـي شـود . بنابر اين پاسخ ايمني بدن بر عليه يك آنتي ژن، مجموعه اي از عكس العمل هاي سلولهاي اختصاصي لمفوسيت عليـه اپـي توپهـا مي باشد در سالهاي اخير سعي بر آن است كه برعليه بيماريهاي فاقد واكسن و ي ا واكسن مناسب و بدون عـوارض، از راههـاي مختلـف واكسن مناسب تهيه كنند. يكي از راههائيكه در سالهاي اخير براي تهيه واكسن در حال انجام مي باشد، سنتز اپي توپهاي مصونيت زاي ميكروبها است كه به آنها واكسن هاي سنتتيك مي گويند . بعلاوه براي تهيه نسل جديد اين واكسن ها، توانسته انـد بـا فنـون مهندسي ژنتيك، ژن اين پپتيدها را در ميكروب شناسائي و سپس با جدا كردن ژن و وارد كردن آن در يك ميكرواورگانيسم ديگـر ماننـد coli.E ، بمقـدار زيـاد از ايـن نـوع واكـسن را تهيـه كننـد. ايـن واكـسن هـا را نوتركيـب DNA Recombinant( (Vaccines مي گويند، مانند واكسن هپاتيت B كه براي انسان استفاده مي شـود. بعـلاوه امـروزه داروهـاي بيولـوژيكي ماننـد انسولين انساني و اكثر هورمونها را نيز با روش نوتركيبي درست مي كنند.

انواع اپي توپها از نظر ويژگي: الف- اختصاصي (Specific ( ب – اشتراكي (reacting- Cross( الف- اپي توپهاي اختصاصي: به اپي توپهائي گفته مي شود كه فقط در يك آنتي ژن مشخص وجود دارد و مخصوص همـان آنتي ژن است. مثلا در ميكروب بروسلا عامل بيماري تب مالت اپي توپهائي وجود دارند كه فقط مخصوص اين ميكروب است و در ميكروبهاي ديگر ديده نمي شوند. ب – اپي توپهاي اشتراكي: اپي توپهائي هستند كه درچند آنتي ژن مشترك مي باشند. شناختن اپي توپهاي اشتراكي بين آنتي ژنهاي مختلف در تفسير آزمايشهاي سرولوژي و ايمونولوژي اهميت زيادي دارد . بطورمثال ميكـروب هـاي بروسـلا،ويبريون كلـرا، enterocolitica Yersinia و Francisella داراي اپي توپهاي اشتراكي هستند. بنابراين اگر فردي به اين بيماريهـا مبـتلا شده و يا واكسن آنها را تزريق كرده باشد، آزمايش رايت (wright (او براي تب مالت نيز مثبت مي شـود. در چنـين مـواردي بـا رقيق كردن سرم بيمار مي توان جواب قابل قبولي از تيتر يك سرم براي يك بيماري بدست آورد.

 

pdf ارزیابی سه رقت آنتیژن coli. E در ایمنیزایی موشهای نژاد C/B محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, الایزا, ایمنی_زایی, موش 3019 دانلود

دانلود (pdf, 760 KB)

ارزیابی سه رقت آنتی ژن در ایمنی زایی.pdf

ای-کولی انرتوتوکسیژنیک )ETEC )شایعترین عامل اسهال باکرتیایی و مرگ و میر درگوسالهها است. به علت مقاومتهای آنتیبیوتیکی مطالعه بر روی واکسن به عنوان مهمترین راه پیشگیری از این بیامری مورد توجه است. سه رقت آنتیژن ای-کولی K99 به منظور ایمنیزایی آن در موشهای نژاد C/balb مورد ارزیابی قرار گرفت. باکرتی کشت شده با فرمالین غیر فعال و دو بار با PBS شسته شد. رسوب حاصل طبق استاندارد مک فارلند در سه غلظت 107×1011،3 ×3 و1013×3 واحد تشکیل کلنی بر میلیلیرت به ترتیب در گروههای اول، دوم و سوم تنظیم گردید. سه گروه 10 تایی موش به عنوان گروه مورد آزمایش دو دز تزریق به فاصله دو هفته به صورت زیر پوستی دریافت منودند. به گروه 10 تایی کنرتل نیز متام محتویات بجز جرم باکرتی به همین روش تزریق شد. خونگیری ازموشها به مدت ده هفته ادامه یافت و عیار آنتیبادی با روش االیزا تعیین شد. تیرترسمی درگروههای آزمایش از هفته چهارم تا هشتم افزایش و سپس بتدریج کاهش داشت. در حالیکه تفاوت در گروه دوم و سوم مشاهده نشد )05/0 < p ،)اما بین گروههای اول و دوم، و اول و سوم افزایش تیرت مالحظه گردید )05/0 < p .)اگرچه این ایمنیزایی ممکن است اختصاصی نباشد اما کامل است، یعنی برعلیه هر کدام از اپیتوپهای آنتیژن باکرتی آنتیبادی تولید شده است. زمانیکه جایگاههای سلولهای ایمنی توسط اپی توپهای آنتیژن پر و سپس اشباع شود، افزایش بیش از حد غلظت آنتیژن تاثیر چندانی بر میزان ایمنیزایی ندارد.

pdf اپی تپ یا شاخص آنتی ژنیک محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, اسهال_ویروسی, امراض_باکتریائی, اپی_تپ, شاخص_آنتیژنیک, میکروارگانیزم 4225 دانلود

دانلود (pdf, 133 KB)

ایموژن (1).pdf

گـاهی افـراد تمـام پیکـره بـاکتري، ویروس و یا هر میکروارگانیزم دیگري را بعنوان آنتی ژن میشناسـند. در حالیکـه ناحیه اتصال آنتی ژنی در آنتی بادیها(پاراتپ) یا گیرندههاي سطحی لنفوسیتهاي B ،مکمل یک ارگانیزم کامل نیست، بلکه اغلب مکمل یک شاخص منحصر بفرد آنتی ژنیک با اندازه و مولکول مشخصی است. بنابراین هرگاه آنتی باديهایی کـه علیه یک مولکول ایمونوژن سم کزاز تولید شد را مورد بررسی قرار دهیم متوجـه میشویم که علیه توکسین فوق، آنتی باديهاي مختلف در بدن تولید شده که هـر کدام به یک قسمت خاصی از مولکول سم کزاز متصل میشوند. قطعات خاصـی کـه در طــول زنجیـره مولکـول یــک ایمونـوژن توسـط گیرنـدههــاي ســطحی لنفوسیتهاي B,T شناسایی میشود، اپی تپ و یا شاخص آنتی ژنیک مـینامنـد. اندازه یک اپی تپ که با پاراتوپ متصل میشـود، حـدود 7-5 اسـید آمینـه و یـا تقریباً برابر 35×12×7 انگستروم است. در زنجیره پلی پپتیدي پروتئین ها، بعضی از اپـی تـپ هـا از یـک ردیـف اسیدآمینه مختلف، منظم، مرتب و متصل بوجود آمده اند. چنانچه ساختمان اولیـه و سه بعدي اپی تپ بعلت به هم خوردن نظم و ترتیب اسیدآمینه ها، تغییـر کنـد، آنتی بادي اختصاصی تولیـدي قـادر بـه شناسـایی و اتصـال بـه اپـی تـپ تغییـر 1 - Epitope 2 - Anti genic determinant 36 ساختمان یافته نمیباشند. به اینگونه اپی تپ ها، که در پروتئینهـاي رشـتهـاي مثل کلاژن، الاستین، کراتین و پروتئینهاي کروي مثـل هموگلـوبین، میوگلـوبین، اگزوتوکسین و آنزیم ها وجود دارد، اپی تـپهـاي پیوسـته مـیگوینـد. بعبـارتی شاخصهاي آنتی ژنیـک یـک مولکـول را برمبنـاي اینکـه از ردیـف اسـیدهـاي آمینه(ساختمان اول) تشکیل شده و یا بواسطه شکل فضایی خاص مولکول ایجاد شده باشد، به شاخصهاي ترتیبی یا پیوسته و شاخصهاي شکلی(ناپیوسته) طبقه بندي میکنند. زنجیره مولکولی در پروتئین بصورت یـک رشـته و الیـاف طویـل مستقیم نبوده بلکه به صورت کلاف نخ پیچ و تاب خورده است. یعنی اینکه اپـی تپهاي ناپیوسته از تجمع و کنار هم قرار گرفتن چندین اسید آمینه کـه در نقـاط مختلف زنجیره مولکولی قرار دارند بوجود میآید. آلبومین سـرم انسـان یکـی از مولکولهایی است که داراي هر نوع اپی تپ پیوسته و ناپیوسته میباشد. مطلـب را بدین صورت نیز میتوان بیان نمود که اپی تپ ناپیوسته از اسیدآمینههایی تشکیل یافته که از نظر ردیف(ساختمان اولیه پروتئین) از یکدیگر فاصله داشته ولی بدلیل شکل فضایی پروتئین(ساختمان سوم) در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. آنتی بـادي علیه آنتی ژن ممکن است علیه شاخص شکلی و یا ترتیبی تولید شود. در اغلـب پروتئینهاي کروي و اسیدهاي نوکلئیک طبیعی، شاخصهاي آنتی ژنیـک از نـوع شکلی و در اغلب پلیساکاریدها، پروتئینهاي رشتهاي و اسـیدهـاي نوکلئیـک تک رشتهاي شاخص ها از نوع ترتیبی میباشند. بطور کلی تعداد و تنـوع اپـی تپ ها در یک آنتی ژن، عامل قدرت و توانایی در ایجاد پاسخ ایمنـی مـیباشـند. هر چه تعداد اپی تپهاي یک ایمونـوژن زیـادتر و تنـوع و گونـاگونی آن بیشـتر باشد، شدت و یا دامنـه یـک واکـنش ایمنـی در مقابـل آن زیـادتر خواهـد بـود. مولکولهاي بزرگ معمولا از تعداد اپی تپ بیشتري برخـوردار بـوده لـذا قـدرت ایمنی زایی بیشتري دارند. یک ایمونوژن ممکن اسـت هـم داراي اپـی تـپهـاي اختصاصی خود و هم داراي اپی تپهاي مشترك با ایمونوژن دیگر باشد. با توجه به اینکه همه شاخصهاي آنتی ژنیک یک مولکول آشکار و قابـل دسترسی نمیباشند، بنابراین برخی از این اپـی تـپ هـا از ایمنـی زایـی بیشـتري برخوردار بوده و بعضی در حالت نهفتگی بسر میبرند. بدین ترتیب شاخصهاي آنتی ژنیک را به شاخصهاي فعال و پنهان طبقه بندي نموده و به مجموع آن دو، ظرفیت کلی میگویند. لذا، یک فرد ممکن است نسـبت بـه برخـی شـاخص هـا دچار تولرانس شده و در مقابل بعضی شاخص ها پاسخ ایمنی ایجاد کنـد کـه بـه ص این حالت غالبیت ایمنی زایی 1 در شاخ هاي آنتی ژنیک میگویند. 

pdf خودایمنی محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, آنتی_ژنهای_بیگانه, خودایمنی, سیستم_ایمنی 2658 دانلود

دانلود (pdf, 145 KB)

خودایمنی.pdf

ز زمانیکه ویژگی سیستم ایمنی براي آنتی ژنهاي بیگانه شناخته شـد، ایـن احتمال که سیستم ایمنی فرد علیه آنتی ژنهاي خـود وارد واکـنش شـده و باعـث آزار بافتی میشود، نیز مورد توجه ایمونولوژیسـت هـا قـرار گرفـت. بیماریهـاي خودایمنی یکی از علل مهـم بیمـاري در انسـان بـوده و از شـیوع 2-1 درصـدي برخوردار هستند. بدلیل اینکه در جریان تکامل لنفوسیتی، گیرندههاي اختصاصـی BCR و TCR براي آنتی ژنهاي خودي در سطح لنفوسیت ها بروز مـییابـد. لـذا استعداد ابتلا به بیماریهاي خودایمنی، با توجه به اینکه بیشتر آنتی ژنهـاي خـودي بآسانی در دسترس سیستم ایمنی قرار دارند، در تمام افراد وجـود دارد. همـانطور که در فصول گذشته بیان شد، معمولاً هر فردي نسـبت بـه آنتـی ژنهـاي خـودي تحمل ایمونولوژیـک دارد. لـذا بیمـاري خـودایمنی زمـانی بوجـود مـیآیـد کـه مکانیزمهاي منظـور شـده بـراي حفـظ تحمـل خـودي بگونـهاي شکسـته شـود. اختلالات خودایمنی ممکن است در نتیجه نقایص ژنتیکـی آشـکار بوجـود آینـد. اکثر بیماریهاي خودایمنی اختلالات فرضی هسـتند کـه ناشـی از تحریـک مکـرر لنفوسیتهاي خودواکنشگر میباشند. در افراد عادي این عمل توسط مرگ برنامـه ریزي شده کنترل میشوند. یعنی اینکه طی این پدیده، آندسته از لنفوسیتهاي T که مکرراً تحریک شده اند، پروتئین Fas را بارز میکنند. این پدیده باعث میشود که لنفوسیت T بصورت هدفی براي کشته شدن توسط آندسته از لنفوسـیتهـاي+ که مولکول fasL را در سطح خود دارند، درامده و یا اینکـه باعـث القـاء آپوپتوزیس میشوند. افرادي که بطور ژنتیکی در مولکولهاي Fas یا fasL دچـار نقـص ژنتیکـی باشند، در این نوع از تحمل حفاظتی نقص پیدا کرده، لذا هنگامیکه سلولهاي آنهـا توسط آنتی ژنهاي خودي بطور مزمن تحریک شوند، از مرگ برنامه ریـزي شـده میگریزند. بیماري سندرم لنفوپرولیفراتیو خـودایمن و سـندرم کانـال اسـمیت در این دسته از علل قـرار مـیگیرنـد. عواقـب پاتولوژیـک آنهـا شـامل تـورم زیـاد عقدههاي لنفاوي، تولید آنتی بادیها علیه آنتی ژنهاي خودي و انباشته شدن تعـداد زیادي لنفوسیت T در اندامهاي لنفاوي ثانویه است. اگرچه برخی از اختلالات خودایمنی ناشی از نقایص ژنتیکی است، لـیکن، ایمنی شناسان معتقدند که اکثر بیماریهاي خودایمنی در افراد بدون نقص ژنتیکـی، زمانی بوجود میآید که، مکانیزمهاي القاء کننده تحمل براي حذف سلولهاي خود واکنشگر، دچار نقص شوند. با استناد به جدیدترین نظریات، حداقل چنـد شـرط براي ایجاد یک حالت خودایمنی مطـرح اسـت. اول اینکـه فـرد بایـد انـواعی از مولکولهاي MHC را بروز داده که بتوانند بطور موثر پپتیدهاي مشتق شده از آنتی ژنهاي خودي هدف را عرضه کنند. به ایـن نـوع بیماریهـاي خـودایمنی، بیمـاري خــودایمنی وابسـته بــه HLA گوینـد. دوم اینکـه افـراد مبـتلا بایــد انـواعی از لنفوسیتهاي T,B را تولید کنند که گیرندههاي آنها توانایی تشخیص آنتی ژنهاي خودي را داشته باشد. بنابراین، براي ایجـاد یـک بیمـاري خـودایمنی، فـرد بایـدمولکولهـایی از MHC کــه توانـایی عرضـه آنتـی ژنهـاي خــودي و همچنــین لنفوسیتهاي T که گیرنده آنها قادر به شناسایی آنتی ژنهاي عرضه شده باشند، را دارا باشـد. عـلاوه بـر ایـن مکـانیزمهـاي طبیعـی تحمـل کـه بـه منظـور حـذف لنفوسیتهاي خود واکنشگر طراحی شده اند، بایـد توسـط فاکتورهـاي محیطـی مختل شوند. عقیـده بـر ایـن اسـت کـه حمـلات میکروبـی شـاید یکـی از ایـن فاکتورهاي محیطی کلیدي باشند که ایجاد بیماري خود ایمنی را تحریک میکنند. همراهی عفونت میکروبی با حضور لنفوسیتهاي داراي گیرنده TCR و یا BCR بالقوه خود واکنشگر از عوامل تشدید کننده بیماریهـاي خـودایمنی مـیباشـند. در مورد اینکه چگونه عفونت ها میتوانند منجر به شکسته شدن تحمـل نسـبت بـه خود شوند. نظریه تقلید مولکولی را بیان نموده اند. طبق فرضیه تقلید مولکولی، آندسته از لنفوسیتهاي B یا T که گیرندههاي آنها، قادر به شناسایی آنتی ژنهاي میکروبی خاصی باشند، طی روند طبیعی پاسـخ ایمنی نسبت به تهاجم میکروبی فعال میشوند. در حالیکه، اگـر ایـن گیرنـده هـا توسط آنتی ژنهاي خودي مشابه آنتی ژنهاي میکروبی، اتصال متقـاطع پیـدا کننـد، میتوانند باعث ایجاد پاسخ خودایمنی در برابر آنتی ژنهاي خودي شوند. در ایـن لنفوسیتهاي بالقوه خود واکنشگر، گیرنده آنها تمایل بسیار کمی به آنتـی ژنهـاي خود دارنـد، لـذا قبـل از عفونـت میکروبـی، توانـایی لازم را بـراي فعـال کـردن لنفوسیت ندارند. از طرفی وقتی این لنفوسیتهاي خود واکنشگر در پاسخ بـه یـک آنتی ژن میکروبی فعال شوند، بدلیل احتمال ایجاد واکنش، توانایی ایجاد خطراتجدي را دارند. استعداد ژنتیکی نظیر نوع مولکولهاي MHC که به ارث میرسـند نیز از جمله عوامل دخیل در فرآیند بیماري خودایمنی میباشند. در مجمـوع نظـر اکثر ایمنی شناسان درباره شروع بیماري خودایمنی بدین صورت اسـت کـه یـک فرد با استعداد ژنتیکی خاص، توسط میکروبی مـورد تهـاجم قـرار گرفتـه و ایـن میکروب باعث شکسـت تحمـل نسـبت بـه خـود شـده و موجـب فعـال شـدن لنفوسیتهاي T میشود. این لنفوسیت هـا برحسـب اتفـاق داراي گیرنـدههـایی هستند که با یک آنتی ژن خودي واکنش متقاطع میدهند. همزمان با فعـال شـدن لنفوسیتهـاي T ،واکـنش التهـابی نیـز در بافـت داراي آنتـی ژن خـودي ایجـاد میشود. این التهاب میتواند ناشی از حضور میکـروب، عفونـت ثانویـه و ضـربه باشد. در پی این واکنش التهابی، سلولهاي پردازش کننده آنتی ژن فعال شده آنتـی ژنهـاي خــودي را برداشــت و آن را جهــت شناس ـایی و فعــال شــدن مجــدد لنفوسیتهاي T خودواکنشگر بکار میبرند. علاوه بر این فرآیند، سایتوکاینهـاي مترشحه در طی پاسخ التهابی نظیر اینترفرون گاما، باعث افزایش بروز مولکولهاي MHC ،میشوند، لذا این سلولها به هدف بهتري براي تخریب توسـط لنفوسـیت TCD8 + خودواکنشگر تبدیل میشوند. 

pdf طحال محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, طحال, عضو_لنفاوی 2510 دانلود

دانلود (pdf, 8.02 MB)

سیستم دعاعی بدن (15).pdf

طحال يك عضو لنفاوي بزرگ و تخم مرغي شكل و عضو اصلي جهت شكل گيري پاسخ ايمني عليه آنتيژنهايي است كه توسط خون حمل ميشوند. در افراد بالغ، وزن اين عضو، حدود 150 گرم است و در ربع فوقاني و چپ شكم واقع شده است. برخلاف گرههاي لنفاوي ، طحال فاقد رگهاي لنفاوي آوران است. طحال، توسط يك شريان طحالي، خون رساني ميشود كه در ناحية ناف (hilum (وارد اين عضو ميشود و پس از ورود، به شاخههاي كوچكتر منشعب ميشود در حاليكه همچنان دورتادور آن را ترابكولاي فيروزه حفاظتي احاطه كرده است كه اين ترابكولاها، شاخههايي هستند كه از كپسول فيبروزة دور طحال، بداخل طحال منشعب شدهاند. آرتريولهاي كوچك، توسط پوششي از لنفوسيتها احاطه شدهاند كه اين قسمتها به عنوان نواحي مربوط به سلوهاي T در طحال محسوب ميشوند. به لحاظ موقعيت آناتوميك اين نواحي مرفولوژيستها آنها را غلافهاي لنفاوي دور نامگذاري كردهاند. 31 آرتريولها همچنين ميتوان در اطراف غلاف لنفاوي دورآرتريول، فوليكولهاي لنفاوي را ملاحظه كرد كه برخي از آنها داراي مراكز زايا هستند. نظير گرههاي لنفاوي، اين فوليكولها به عنوان نواحي مربوط به سلولهاي B به حساب ميآيند. فوليكولها توسط حلقهاي ياد ميشود. 32 از لنفوسيتها و ماكروفاژها احاطه شدهاند، كه از اين حلقه به عنوان ناحية حاشيهاي اين بافتهاي لنفاوي متراكم (نواحي مربوط به سلولهاي T و B و نواحي حاشيهاي)، در مجموع، پالپ سفيد طحال را تشكيل ميدهند. آرتريولها در نهايت به سينوزوئيدهاي عروقي ختم ميشوند كه در آنها به تعداد بالايي از گلبولهاي قرمز، ماكروفاژها، سلولهاي دندريتيك ، لنفوسيتهاي پراكنده و پلاسماسلها برخورد ميشود كه به اين قسمت پالپ قرمز گفته ميشود (شكل 4 .( سينوزوئيدها به نوبة خود به ونولها يا وريدچهها ختم ميشوند كه اين وريدچهها با پيوستن به يكديگر، وريد طحالي را بوجود ميشود. 33 ميآورند كه خون را از طحال خارج نموده و وارد جريان باب نظير گرههاي لنفاوي ، در طحال نيز انواع مختلف لنفوسيتها در بخشهاي متفاوتي مستقرشدهاند و مكانيسم استقرار آنها در هر دو اين اعضا مشابه يكديگر است. آنتيژنها و لنفوسيتها از طريق سينوزوئيدهاي عروقي وارد طحال ميشوند. در پاسخ به عوامل كموتاكتيك، سلولهاي T جذب نواحي مربوط به غلاف دور آرتريولها و سلولهاي B وارد فوليكولهاي لنفاوي ميشوند. طحال همچنين به عنوان يك صافي مهم جهت تصفية خون به حساب ميآيد. ماكروفاژهاي پالپ قرمز طحال، خون را از وجود ميكربها و ساير ذرات پاكسازي ميكنند. در ضمن، طحال، مهمترين منطقه جهت فاگوسيتوز ميكربهاي پوشيده از آنتيبادي است. افراد فاقد طحال ، نسبت به عفونت توسط ميكربهاي كپسولدار نظير پنوموكوكها و مننگوكوكها حساس هستند، چرا كه اين ميكربها در افراد طبيعي ، پس از پوشيده شدن توسط آنتيبادي از طريق فاگوسيتوز در طحال نابود ميشوند.

pdf عواملي كه در قدرت ايمني زائي يك آنتي ژن دخالت دارند محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, سیستم_ایمنی, قدرت_ایمنی_زائی 2500 دانلود

دانلود (pdf, 8.02 MB)

سیستم دعاعی بدن (2).pdf

عوامل زير در قدرت ايمني زائي يك ماده دخالت دارند، ولي عوامل ديگري نيز احتمالا وجود داش ته كـه هنـوز ناشـناخته انـد و احتياج به تحقيقات بيشتري در اين زمينه مي باشد:

1 -بيگانه بودن ماده براي بدن (Foreignness :(هرچه يك ماده براي بدن بيگانه تر باشـد و از لحـاظ سـاختماني بـا تركيبات ساختاني بدن اختلاف بيشتري داشته باشد آن ماده براي بدن قدرت ايمني زائي بيشتري دارد. بعبـارت ديگـر هرچـه منبع آن ماده از لحاظ تكاملي رده جانداران يا زيستي (phylogenetically (با ميزبان فاصله بيشتري داشته باشد، قدرت ايمني زائي آن بيشتر است. بعنوان مثال قدرت ايمني زائي آلبومين مرغ براي گوسفند بيشتر است تا آلبومين گاو يا بـز بـراي گوسفند.

2 -ساختمان ژنتيكي ميزبان (up make Genetic : (با استفاده از موشهاي نسلدار يا هموزيگوت (Inbred (و آنتـي ژنهاي سنتتيك، نشان داده اند كه پاسخهاي ايمني توليد آنتي بادي بر عليه يك اپي توپ در نژادهاي مختلـف مـوش بـا يكـديگر متفاوت و تحت كنترل ساختمان ژنتيكي ميزبان است. ( c/Balb نـسبت بـه بيمـاري سـالك مرطـوب گونـه ليـشمانيا مـاژور (major.L (بـسيار d بطور مثال موش سويه 2-H( حساس است و پس از ابتلا از بين مي رود، در صورتي كه اكثر سويه هاي ديگر موش مانند He/C3H و H/CBA كـه هـر دو ( هستند، مستعد اين بيماري نمي باشند و چند ماه پس از ابت لا بهبود مي يابند. ژنهائيكه واكنشهاي ايمني را تحت كنتـرل 2k-Hدارند در كلاس دو مجموعه ژنهاي سازگاري نسجي انسان و موش ايمونوژن هستند ولي در خرگوش و خوكچه هندي نمي باشد. تحقيقات نقش ژنتيك در پاسخهاي ايمنـي در انـسان نيز به نتايج جالبي رسيده است. بهمين دليل پاسخهاي افراد در برابر بيماريها با يكديگر متفاوت است.

3-مصرف مواد همراه يا آدجوانت(Adjuvant:(آدجوانت ها درلاتين به معنـي كمـك(help to ،(مـوادي هـستند كـه بهمراه آنتي ژن ، واكسن و يا موادي كه ايمونوژن ضعيفي هستند تزريق مي شوند تا پاسخ ايمني بدن را برعليه آنتي ژن، واكسن و يا آن مواد، افزايش دهند. اكثر آدجوانت ها شامل باكتريها و يا عصاره آنها مي باشند ماننـد ميكـروب كـشته شـده سـياه سـرفه در واكسن ثلاث (ديفتري – سياه سرفه- كزاز) و اندوتوكسين (Endotoxin (ميكروبهاي گرم منفي. گاهي نيـز از مـواد شـيميايي بعنوان آدجوانت استفاده مي شود مانند فسفات يا ئيدروكسيد آلومينيم كه در واكسن كزاز و همچنين اكثر واكسنهاي انساني به كـار مي روند. يكي ازقويترين آدجوانتهائي كه درحيوانات آزمايـشگاهي بـراي تحقيقـات ويـا بـراي تهيـه آنتـي بـادي بـا قـدرت زيـاد از آن استفاده ميشود بنام آدجوانت كامل فروند (adjuvant s'Freund Complete (ميباشد كه از مخلوط ميكـروب كـشته شـده ســل انــساني،روغن معــدني و آب درســت شــده اســت و اگــر فاقــد ميكــروب ســل باشــد بــه آن فرونــد ناكامــل .گويند) Incompele Freund's adjuvant) مكانيزم عمل آدجوانتها بر حسب نوع آنها اندكي با هم فرق دارند ولي به طوركلي به قرار زير است: - حفاظت آنتي ژن و جلوگيري از تخريب و تجزية سريع و آزاد كردن آن به تدريج در بدن. - افزايش فعاليت و ارتباط ماكروفاژها، لمفوسيت هاي كمكي (cells-T Helper ،(cells-B و cells NK با آنتـي ژن. - ايجاد التهاب موضعي، فراخواني سلولهاي سيستم ايمني و افزايش ترشح سيتوكينها و لمفوكينها. - افزايش تيتر آنتي بادي و يا ايمني سلولي (شـكل 2-1 .(بعـلاوه برحـسب نـوع آدجوانـت، بيـشتر يـك كـلاس خـاص ايمونوگلبولين عليه آنتي ژن توليد مي شود. بطور مثال ادجوانت كامل فروند بيشتر توليد IgG در حيـوان آزمايـشگاهي مي كنند.- افزايش دوام آنتي بادي در خون و يا ايمني سلولي . - كاهش مقدار آنتي ژن تزريقي . امروزه براي تهيه واكسنهاي خوراكي يا استنشاقي از ميكروكپـسول بـه عنـوان آدجوانـت اسـتفاده ميكننـد .يكـي از ايـن نـوع ميكروكپسولها،(ISCOMs (complex Immunostimulating نام داردكه شامل گليكوزيدي است بنام A Quill كـه ازعصاره پوست درختMolina Saponaria Quillaja در آمريكاي جنوبي استخراج مي شود.

4 -بار الكتريكي آنتي ژن (Charges :(بار الكتريكي هر آنتي ژن در قدرت ايمني زائي و خصوصيات آن نقش دارد. بار الكتريكي مطلق (charge Net (يك آنتي ژن با آنتي بادي ضد آن نسبت عكس دارد. مثلا چنانچه پروتئيني را كه بـار الكتريكي مطلق آن مثبت است به حيوان آزمايشگاهي تزريق كنيم ، آنتي بادي ضد آن، با ر الكتريكي مطلق منفي خواهـد داشـت . در اين رابطه اگر هاپتن را به مولكول پروتئين متصل كنيم ، هيچ تغييري در بار الكتريكي مطلق آنتي بادي عليه پروتئين آن بوجود نخواهد آمد

5 -چرخش نوري (configuration Optical :(اسيدهاي آمينه موجود در طبيعـت اكثـراً از نـوع (acid amino.L( هستند و آنزيمهائي كه در بدن وجود دارند اين دسته پروتئينها را متابوليزه كرده و برعليه آنها عكس العمل نشان مي دهند. حال اگر بطور مصنوعي پلي پپتيدي را از اسيدهاي آمينه نوع (acid amino.D (درست كرده و به حيواني تزريق كنـيم، سيـستم ايمنـي حيوان را تحريك نخواهد كرد و تا مدتها در بدن حيوان دست نخورده باقي خواهند ماند. در طبيعت ، كپسول باسيل شـاربن از پلـي مر D -اسيد گلوتاميك درست شده است.

6 -تركيب شيميايي يا ماهيت آنتي ژن (nature or composition Chemical : (بطور كلـي پروتئينهـا ماننـد سرم و پلي ساكاريدها مانند كپسول باكتريها، اگر همراه با ادجوانت بكار روند آنتي ژنهائي قوي هستند. بر عكس اسـتروئيدها ماننـد هورمونها آنتي ژنهاي ضعيفي هستند و در بعضي موارد قادر به ايجاد عكس العمل ايمني در بدن نمي باشند.

7 -اندازه مولكولي آنتي ژن (Size Molecular :(اگر چه نمي توان حد نصابي را از وزن مولكولي براي يك ماده در نظر گرفت تا بتوان آن ماده را آنتي ژن ناميد ولي بديهي است كه هر چه يك ماده بزرگتر باشد، ساختمان آن نيز پيچيده تـر اسـت و در نتيجه ايمونوژن قويتري مي باشد. بطور كلي موادي با وزن مولكولي كمتر از 10000 دالتون يا اصلاً ايمونوژن نيـستند و يـا خيلـي ضعيف اند. قويترين ايمونوژنها، پروتئينهائي با وزن مولكولي بيش از 100000 دالتون مي باشند. بطـور مثـال باكتريهـا، ويروسـها و گلبولهاي قرمز آنتي ژنهائي قوي هستند. يكي از فاكتورهاي مهمي كه در قدرت ايمني زائي يك ماده حتي با وزن مولكولي كم نقش مهمـي را ايفـاء مـي كنـد، وجـود اسيدهاي آمينه حلقوي (acid amino Aromatic (بخصوص تيروزين در ساختمان مولكول آنتي ژن است.

 8 -مقدار آنتي ژن (Dose : (مقدار آنتي ژني كه تزريق مي شود در نوع پاسخهاي ايمني برعليه آن نقش مهمي دارد. اگر يك آنتي ژن را به مقدار بسيار جزئي متوالياً و يا به مقدار بسيار زياد يكباره تزريق كنيد، سيستم ايمني بخوبي عكس العمل نـشان نمـي دهد و حتي ممكن است مهار (Suppress (شود. از همين اصل استفاده مي شود و در سروتراپي اگر بيمار مارگزيـده نـسبت بـه سرم حيوان (پادزهر) حساسيت داشته باشد و براي نجات او حتماً بايد سرم تزريق شود، مي توان حساسيت فرد را با تزريـق متـوالي مقادير بسيار جزئي پادزهر برطرف كرد. به اين روش درماني در قديم روش بسردكا (Besredka (و امروزه كاهش حـساسيت يـا حساسيت زدائي (Desensitization (مي گوينـد. بعـلاوه بـراي درمـان ايمونولـوژيكي بيماريهـاي آلـرژي ارثـي و خـانوادگي (Atopy (نيز از همين روش استفاده مي شود. تزريق مقدار مناسب يك آنتي ژن (dose Optimal (بهتـرين عكـس العمـل ايمني بدن را برعليه آن بهمراه دارد 

9 -راه ورود آنتي ژن (Route :(راه ورود يك آنتي ژن در نوع و شدت عكس العمل ايمني بدن برعليه آن دخالت دارد . بطور مثال اگر آنتي ژني داخل درم تزريق شود، بكندي جذب مي شود و سيستم ايمني بدن را ب ه آرامي تحريك مي كند و در نتيجه دوام آنتي بادي عليه آن در سرم بيشتر است. هيچوقت نبايد واكسن ها از راه وريدي تزريق كرد.

10 -جدول تزريقات (Schedule Immunizition : (فاصله و تعداد دفعات ورود يك آنتي ژن به بدن در درجة ايمني زائي دخالت دارند. اگر فاصله تزريقات با يكديگر بسيار نزديك باشند، ايمني زائي خوبي بر عليه آن تي ژن بوجود نخواهد آمد. بهمين دليل فاصلة تزريقات يادآوري در واكسيناسيون رعايت شده است. هيچوقت نبايد زودتر از موعد مقرر واكسن هاي يادآوري را تزريق كرد.

11 -جنسيت ميزبان (Gendr :(سنتز آنتي بادي در جنس مونث بيـشتر از مـذكر و بـرعكس شـدت واكـنش هـاي ازديـاد حساسيت تأخيري (hypersensitivity typed Delayed ،(كمتر است . برهمين اساس، زنان نسبت بـه مـردان، مقاومـت بيشتري عليه عفونتهاي چرك زا دارند ولي از طرف ديگر، بيشتر به بيماريهاي اتوايمني دچار مي شوند و در برابر بيماريهـ ائي نظيـر سل از مردان حساس ترند. احتمالاً هورمونهاي زنانه در اين رابطه نقش دارند.

12 -عوامل رواني- تني (Psychosomatic :(عوامل رواني- تني مانند خوشي و خوشحالي و بر عكـس ناخوشـي ماننـد اضطراب، افسردگي و عصبانيت اثرات متفاوت و متضادي روي سيستم ايمني از طريق فعـال شـدن محـور غـدد- هيپوتـالاموس- هيپوفيز و فوق كليوي دارند.

pdf قدرت اتصال پاراتوپ به اپي توپ محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, اپی_توپ, سیستم_ایمنی, مکمل_فضایی, پاراتوپ 2870 دانلود

دانلود (pdf, 8.02 MB)

سیستم دعاعی بدن (4).pdf

قدرت اتصال يك پاراتوپ به اپي توپ آنتي ژن را در اصطلاح افينيتي Affinity ) بمعني وابستگي و كشش) و قدرت اتصال بين مولكولهاي آنتي كر و آنتي ژن را در يك مجموعه ايمني اصطلاحاً اويديتي Avidity مي گويند. قـدرت اتـصال Affinity به دو عامل زير بستگي دارد: 1 -مكمل فضائي (complementarity Geometric :(اين عامل بستگي به شكل فضائي حفره پاراتوپ دارد كه به آن فرضية قفل و كليد (key and lock (هم مي گويند. بعبارت ديگر اين حفره را مي توان بمانند لباسي كه سيستم ايمني، خياط، براي يك فرد، كه آنتي ژن باشد، دوخته است، تشبيه كرد. 2 -اتصالات غيراشتراكي(interactions Noncovalent : (اين اتصالات بين مولكـول آنتـي ژن و اسـيدهاي آمينـه منطقة پاراتوپ آنتي بادي، كه در تماس مستقيم با آنتي ژن هستند برقرار است و شامل پيوندهاي هيدروژني، پيوندهاي يوني بـين گروههـاي مثبـت ومنفـي، نيـروي الكتريكـي وانـدروالس(Waals Vander (و پيونـدهاي هيـدروفوبي (Hydrophobic (مي باشندفاصله بين حوزه هاي CH1 و CH2 زنجيره سنگين مولكولهاي IgG ،IgA و IgD بجز IgM و IgE ، ناحيه ايست كه منطقه لولا(Region Hinge (ناميده مي شود. اين منطقه داراي اسيدهاي آمينه سيستئين (Cysteine (است كه در تـشكيلپيوندهاي دوسولفيدي بين دو زنجيره سنگين شركت دارند. همچنين داراي اسيدهاي آمينه پرولين(Proline (مي باشد كـه مـانع تابيدن مولكول و ساختار كروي پروتئين در منطقة لولا مي شود . منطقه لولا در هر كلاس و زير كلاس ايمونوگلبولين، از نظر تعداد اسيدهاي آمينه، متفاوت است و قدرت مانور مولكول آنتي بادي، هنگام اتصال به آنتي ژن، مربوط بـه ايـن ناحيـه مـي باشـد . ايـن منطقه نسبت به آنزيمهاي هضمي مانند پاپائين و پپسين بسيار حساس است. در انتهاي زنجيرة سنگين ميو، آلفا و دلتا، يك قطعة پپتيدي اضافي (Tail (باحدود 18 اسيد آمينه وجود دارد كه اين قطعـه در زنجيره هاي گاما و اپسيلون وجود ندارد. 

pdf میاسـتیناگراویس محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_بادی, آنتی_ژن, استیل_کولین, بیماری_خودایمنی, میاستیناگراویس 2943 دانلود

دانلود (pdf, 145 KB)

بیماریهای خود ایمنی (4).pdf

یکـی دیگـر از بیماریهـاي خـودایمنی بـا منشـأ آنتـی بـادي، میاستیناگراویس است. در این بیماري، علیه گیرنده استیل کولین در محـل تلاقـی عصب- ماهیچه، اتوآنتی بادي ایجاد میشود. در حقیقت آنتی ژن هـدف، گیرنـده استیل کولین میباشد. در این بیماري، اتـوآنتی بـادي تولیـد شـده، بـا اتصـال بـه گیرنده استیل کولین، آنرا مسدود و مانع از انتقال پیام عصبی توسط مولکولهـاي استیل کولین میشـود. بـا اخـتلال در ارسـال پیـام عصـبی، بیمـار دچـار ضـعف عضلانی، اشکال در جویدن، بلع و تنفس میشود. با افزایش مشکل تنفسی، بیمار با نارسایی تنفسی دچار خفگی و مرگ میشود. علت بیماري کاملاً شناخته نشـدهلی آنرا مرتبط با تیموس میدانند. در بعضی از این بیمـاران هیپرتروفـی تیمـوس دیده شده و برخی اوقات برداشت تیموس، وخامت بیماري را افزایش داده است. در سلولهاي تیموسیتی و سلولهاي اپی تلیال مولکولهایی یافت شده که با گیرنـده استیل کولین واکنش متقاطع داشتهاند ولی هنوز نقـش ابتـدایی ایـن مولکولهـا در توسعه بیماري مشخص نشده است. این بیماري از لحاظ ژنتیکـی معمـولاً همـراه با DR3-HLA است. 

pdf ویژگیهاي یک ماده ایمونوژن محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, ماده_ایموژن, ویژگیهای_ماده_ایموژن 2827 دانلود

1 -بیگانگی: حیوانات معمولاً علیه آنتـی ژنهـاي خـودي عکـس العمـل نشـان نمیدهند. بطور مثال، چنانچه آلبـومین سـرم خرگـوش را بـه خرگـوش دیگـري تزریق نمایند، خرگوش گیرنده، هیچ پاسخی علیه آن ایجاد نمیکند. در صورتیکه تزریق سرم خرگوش به خوکچه هندي باعـث تحریـک سیسـتم ایمنـی و ایجـاد پاسخ علیه آن خواهد شد. بدین معنی که لنفوسیتهاي هر فرد در حالت سلامت توسط مولکولهایی که اجزاي ساختمانی بدن همان فرد را تشکیل مـیدهنـد و یـا شباهت کامل با آن دارند تحریک نشده و لذا پاسخی علیه آنها ایجـاد نمـیکننـد. بنابراین یکی از مشخصات و یا خصوصیات لازم براي ایمونوژن بودن یک مـاده، بیگانه بودن آن ماده براي سیستم ایمنی بدن است. یکی از فرضیههایی کـه علـت مهار این سلولها و تحمل ایجاد شده نسبت به آنتـی ژنهـاي خـودي را توضـیح میدهد به این صورت است که سلولهاي مزبور در زمانیکه از نظر تکاملی نارس 31 بوده اند، در معرض آنتی ژنهاي خودي قرار گرفته و در نتیجـه نسـبت بـه آنهـا دچار تولرانس شده اند. ایمنی زایی یک مولکول نـه تنهـا بـه بیگـانگی آن رابطـه دارد، بلکه با درجه بیگانگی نیز نسبت مستقیم دارد. هرچه اختلاف بـین آنتـی ژن بیگانه و آنتی ژنهاي خودي میزبان بیشتر باشد، پاسخ ایمنی ایجاد شده شـدیدتر خواهد بود. بنابراین، چنانچه آلبومین سرم خرگوش را به حیوانی با فیلوژنی بالاتر مثل بز و یا اسب تزریق کنند، پاسخ ایمنی ایجـاد شـده بمراتـب بیشـتر از زمـانی است که به خوکچه هندي تزریق شده بود. در بدن مولکولهایی نیز وجود دارد که در حالت طبیعی از دید سیسـتم ایمنـی مخفـی بـوده، لـذا بعنـوان خـودي تلقـی نمیشوند. آنتی ژنهاي عدسـی چشـم و اسـپرماتوزوییدها، از ایـن نـوع بـوده و چنانچه در اثر آسیب بافتی در معرض سیستم ایمنی قـرار گیرنـد، بعنـوان بیگانـه تلقی شده و علیه آن پاسخ ایمنی بوجود میآید.

2 -اندازه مولکولی: معمولاً مولکـولهـاي بـزرگ در مقایسـه بـا مولکـولهـاي کوچک، آنتی ژنهاي بهتري هستند. هموسیانین، مولکول بسیار بزرگ از خون بی مهرگان با وزن مولکولی 6700 کیلودالتـون، آنتـی ژن قـوي محسـوب مـیشـود. آلبومین سایر پستانداران با وزن مولکولی 60 کیلودالتون نیز آنتی ژن خوبی اسـت ولی ممکن است باعث ایجاد تحمل(تـولرانس) شـود. هـر چنـد نمـیتـوان وزن مولکولی دقیقی براي مرز ایمونوژن بودن تعیین کرد ولی ماده باید از حـداقل وزن مولکولی برخوردار باشد. حداقل وزن مولکولی لازم 1000 دالتون است بطوریکـه مـواد بـا وزن مولکـولی کمتـر از آن مثـل پنـی سـیلین، آسـپیرین و پروژسـترون 32 ایمونوژن نیستند. مواد با وزن مولکولی بین 1000 تا 6000 دالتون مثل آنسولین و هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک حالت بینابینی داشته و مواد با وزن بالاتر از 6000 دالتون مثل آلبومین و توکسین کزاز بطور کلی ایمونوژن میباشند.

3 -پیچیدگی ساختمان شیمیایی: سومین مشخصه لازم براي ایمونوژن بودن یک ماده، درجه پیچیدگی ساختمان شیمیایی است. اکثر ایمونوژنها، مواد آلـی هسـتند که منشاء آنها میکروارگانیزم ها، انگـل هـا، حیوانـات و گیاهـان مـیباشـد. مـواد مصنوعی نیز در شرایط مناسب میتوانند باعث بروز پاسخهـاي ایمنـی شـوند. در همه موارد هر چه درجه پیچیدگی شیمیایی بیشتر باشد، آن ماده ایمونوژن بهتـري خواهد بود. نشاسته و سایر پلی ساکاریدهاي ساده تکـرار شـونده، آنتـی ژنهـاي ضعیفی هستند، در حالیکه لیپوپلی ساکاریدهاي پیچیـده باکتریهـا، آنتـی ژنهـاي خوبی محسوب میشوند. بطور مثال پلی مري از اسیدآمینه لیزین با وزن مولکولی 30 کیلودالتون، ایمونوژن خوبی نخواهد بود، ولی چنانچـه تعـدادي از اسـیدآمینه لیزین با اسیدآمینه دیگري تعویض شود، مـاکرومولکول جدیـد بوجـود آمـده، از ایمونوژنیسیته بهتري برخوردار خواهد بود. اگر رشته پلی پپتیـدي از چنـد اسـید آمینه غیرتکراري مثل لیزین، آلانین، آرژنین تشکیل شده باشد، این پلی مر جدیـد نسبت به دو پلی مر قبلی ایمونوژن بهتري خواهد بود. به همین ترتیب اگـر یـک پلی مراز واحدهاي غیرتکراري اسیدآمینههاي خطـی بـا حضـور اسـیدآمینههـاي حلقوي مثل تیروزین و هیستیدین تشکیل شده باشد، در مقایسه با پلـی مـرهـاي قبلی از لحاظ ایمونولوژیک قوي تر خواهد بود. بدلیل مشابه، پروتئینهاي پیچیده 33 مانند پروتئینهاي سرم در مقایسه با پلی مرهاي بزرگ تکرار شونده مانند چربـی ها، کربوهیدراتها و اسیدهاي نوکلئیک، آنتی ژنهاي بهتري خواهند بـود. در بـین مواد آلی، پروتئینها بیشتر از سایر مواد آلی قدرت تحریک سیستم ایمنی را داشـته و واکـنش قـوي و بـادوامی را در دو بـازي ایمنـی هومـورال و سـلولی بوجـود میآورند. اگزوتوکسین باکتریها و قارچها از لحـاظ شـیمیایی سـاختمان پروتئینـی داشته و براحتی توسط سیستم ایمنی شناسایی و علیه آن آنتـی بـادي اختصاصـی بوجود میآید. از مواد کربوهیدراتی، مونوساکاریدها و دي ساکاریدها فاقد قدرت ایمونوژنیسیته بوده در حالیکه پلی ساکاریدها قادر بـه تحریـک سیسـتم ایمنـی و ایجاد پاسخ ایمنـی اختصاصـی مـیباشـند. کپسـول بسـیاري از باکتریهـا از پلـی ساکاریدها، تشکیل یافته و آنتی بادي تولیـدي علیـه آن سـهم زیـادي در دفـاع و پاکسازي بدن از عفونت دارد.

4 -استعداد ژنتیکی میزبان: آنتی ژنهاي پلـی سـاکاریدي بـراي انسـان و مـوش ایمنی زاست ولی براي خرگوش فاقد قدرت فـوق مـیباشـد. چنانچـه پلـی- ال لیزین به خوکچه هندي نژاد 2 تزریق شود براحتی باعث تحریک سیستم ایمنی و ایجاد پاسخ میشود، در حالیکه نژاد 13 حیوان فاقد توانایی فـوق مـیباشـد. ایـن خاصیت در جمعیتی از موشهاي غیرهمزاد نیز مشـاهده شـده اسـت. بطوریکـه تعدادي از این موشها بخوبی به گلبولهاي قرمز گوسفند پاسخ میدهند، ولی عده اي دیگر از آنها پاسخ ضعیفی ایجاد میکنند. در این رابطه یکـی از محققـان بنـام Biozzi با پرورش انتخابی توانست دو گونه از موشهاي با قـدرت پاسـخ دهـی 34 1 بالا و کم 2 ایجاد کند. تفاوت ایـن دوگونـه مربـوط بـه نحـوه عمـل ماکروفاژهـا میباشد. ماکروفاژهاي متعلق به موشهاي گونه بـا قـدرت پاسـخ دهـی زیـاد، از فعالیت لیزوزمی کمتري برخوردار بوده و در نتیجه در مقایسـه بـا ماکروفـاژهـاي متعلق به موشهاي گونه با قدرت پاسخ دهی کم به تعداد بیشتري از آنتی ژن هـا اجازه تداوم و در نتیجه تحریک سیستم ایمنی را میدهند. همچنین ماکروفاژهاي متعلق به موش گونه بـا پاسـخ دهـی کـم، توانـایی بیشـتري در انهـدام ارگـانیزمهـاي داخـل سـلولی نظیـر سـالمونلا تیفوموریـوم، مایکوباکتریوم بـویس، ولیشـمانیا دنـووانی دارنـد. لوکـوس ژنـی مسـئول ایجـاد مقاومت یا حساسیت نسبت به این میکروارگانیزم ها بر روي کروموزوم شماره 1 موش قرار دارند.

5 -راه ورود آنتی ژن: پاسخ میزبان به یک آنتی ژن به مقدار و راه ورود آنتی ژن نیز بستگی دارد. بدین معنی که ممکن است تزریق داخـل وریـدي مقـدار معینـی آنتی ژن باعث پاسخ نشود، ولی چنانچه همراه با ادجوانت و از طریق زیرجلـدي تزریق شود تولید و ترشح آنتی بادي را باعث میشـود. ورود آنتـی ژن از طریـق درون جلدي یا زیرجلدي بهترین نحوه مواجهه براي بروز پاسخ قلمداد میشـود. ورود آنتی ژن از طریق وریدي یا خوراکی عموماً میتواند به تولرانس منجر شود. مقدار آنتی ژن نیز در میزان ایجاد پاسخ موثر است، بطور کلی بـا افـزایش مقـدار آنتی ژن، میزان پاسخ ایمنی نیز افرایش مییابد. لیکن ممکن است چنانچـه مقـدارآنتی ژن از حد مشخصی تجاوز کند، نه تنها باعـث افـزایش پاسـخ نشـود، بلکـه باعت بروز پدیده تولرانس ایمونولوژیک شود. 

pdf کانیزمهاي فرار سـلولهاي تومـوري از پاسـخ ایمنـ محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, تجمع_لنفوسیتی, سایتوتوکسیت, سللهای_توموری 3716 دانلود

دانلود (pdf, 166 KB)

ایمونوژی سرطان (2).pdf

1 -لنفوسـیتهـاي T سایتوتوکسـیک، آنتـی ژن را همـراه I-MHC شناسـایی مـیکننـد. لـذا سـلولهاي سرطانی با کاهش بروز I-MHC در سطح خود، از شناخته شدن توسط لنفوسیت T سایتوتوکسیک فرار میکنند. 2 -سلولها معمولاً آنتی ژنهـایی دارنـد کـه باعـث تحریک پاسخ ایمنی میشوند. سلولهاي توموري بـا کـاهش بـروز آنتـی ژنهـا درسطح خود، و یا ریزش آنها، مانع از تحریک سیستم ایمنی و ایجاد پاسخ مناسـب علیه خود میشوند. 3 -براي فعال شدن لنفوسیتهاي T ،وجود اتصال بین کمک محرك ها ضروري است، اکثر سلولهاي سرطانی، مولکولهاي کمک محرك نظیـر مولکول B7 را در سطح خود بروز نـداده، لـذا بدینوسـیله از پاسـخ ایمنـی فـرار میکنند. 4 -سلولهاي سرطانی با تولید فرآوردههایی نظیر (B-TGF( 1 و یـا بـروز L-Fas در سطح خود، پاسخهاي ایمنی ضدتوموري را سرکوب و بدین ترتیب از گزند آن فرار میکنند. 5 -بعضی از آنتـی ژنهـاي تومـوري، ممکـن اسـت بجـاي تحریک سیستم ایمنی و ایجـاد پاسـخ لازم، تحمـل ایمونولوژیـک اختصاصـی را ایجاد نمایند

pdf گرههاي لنفاوي محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنتی_ژن, پاسخهای_دفاعی, گره_های_لنفاوی 3912 دانلود

دانلود (pdf, 8.02 MB)

سیستم دعاعی بدن (16).pdf

گرههاي لنفاوي، اعضايي هستند كه در آنها شاهد شكل گيري پاسخهاي دفاعي اختصاصي بر عليه عوامل محرك يا . بدين خاطر به عنوان مهمترين عضو جهت 34 آنتيژنهاي موجود در لنف هستيم چرا كه داراي رگهاي لنفاوي آوران هستند شكلگيري پاسخهاي اختصاصي عليه آنتيژنهاي وارد شده به بافتهاي بدن به حساب ميآيد. گرههاي لنفاوي مشتمل بر تجمعات كوچك كروي يا لوبيايي شكل و غني از لنفوسيتها هستند كه در طول رگهاي لنفاوي سراسر بدن واقع شدهاند. اندازة آنها از چند ميليمتر تا بيش از دوسانتي متر متغير است. يا 35 يك گره لنفاوي را ميتوان به سه بخش مختلف تقسيم كرد كه عبارتند از قسمت قشري يا كورتكس، قسمت پاراكورتكس قسمت عمقي كورتكس و قسمت مركزي يا مدالا. اين سه قسمت از لحاظ جمعيتهاي سلولي با يكديگر تفاوت دارند، بطوريكه در خارجيترين قسمت كه همان قسمت قشري ياكورتكس است، عمدتا” به لنفوسيتهاي B ، ماكروفاژها و سلولهاي دندريتيك فوليكولي برخورد ميشود كه فوليكولهاي لنفاوي را تشكيل دادهاند كه برحسب سابقة برخورد آنتيژنيك، بعضي از فوليكولها اوليه و برخي ديگر ثانويه (داراي مركز زايا) هستند. در قسمت پاراكورتكس كه در زير ناحية كورتكس قرارگرفته، عمدتا” به لنفوسيتهاي T و همچنين به سلولهاي دندريتيك معمولي برخورد ميشود. در موشهاي فاقد تيموس قسمت پاراكورتكس دچار تحليل شده است. عمقيترين ناحيه، مدالا ميباشد كه شامل جمعيت پراكندهاي از لنفوسيتها و به ويژه، پلاسماسلهايي كه در حال توليد آنتيبادي ميباشند (شكل 5 .( هر گره لنفاوي، توسط كپسولي از جنس بافت همبندي غني از كلاژن احاطه شده كه توسط تعداد زيادي از رگهاي لنفاوي آوران، در نقاط مختلف سوراخ ميگردد. رگهاي لنفاوي، لنف را بداخل فضاي موجود در زير كپسول ، تخليه مينمايند. لنف از ترك 37 گره لنفاوي و از طريق رگهاي لنفاوي وابران 36 طريق كورتكس، وارد قسمت مدالا شده و گره لنفاوي را در قسمت ناف مينمايد. جريان خون، توسط يك شريان از قسمت ناف وارد گره لنفاوي ميشود. اين شريان در ناحية كورتكس، انشعاب يافته و مويرگها را تشكيل ميدهد. مويرگها به ونولها ختم شده و در نهايت، از طريق وريدي كه از ناف گره خارج ميشود، گره لنفاوي را ترك ميكند.