عمل جراحي در ماهي ها به دلايل مختلفي از قبيل گرفتن بيوپسي، برداشتن تومور و يا ديگر جراحــي هـاي درمـاني انجام مي شود اين موضوع خصوصاً در گونه هاي باارزش اقتصادي ،گونه هاي نادر و ماهيان مولــد از اهميـت بـه سزايي برخوردار است . به منظور مقايسه ترميم زخم به دو روش اوليه و ثانويــه مطالعـه بـر روي ٥ مـاهي كپـور بـا متوسط وزن ٦٥٠ گــرم در دمـاي ٢٥ درجـه سـانتيگراد انجـام شـد. ماهيـان بـا اسـتفاده از تركيـب – Ketamine Lidocaine بيهوش شدند. محل برش بين خط جانبي و باله شكمي انتخاب شد و پس از برداشتن فلس ها برشي بـه طول ٢ تا ١ سانتي متر بسته به اندازه ماهي در دو طرف بدن ايجاد گرديد. سپس زخم هاي سمت راست با اســتفاده از نخ بخيه سيلك ٠/٥ به روش قفلي بخيه شدند و طرف چپ بدون بخيه رها شــد. بـراي جلـوگـيري از عفونـت هـاي باكتريايي ثانويه ماهيان با استفاده از غذاي حاوي اكسي تتراسايكلين تغذيه شدند و بــراي پيشـگيري از عفونـت هـاي قارچي يكبار با مالاشيت گرين (به غلظت PPm ٢/٠ (حمام داده شدند. پس از گــذشت ١٥ روز مـاهي هـا بـا روش وارد كردن ضربه به سر كشته شدند و زخم ها از لحاظ ظاهري مورد بررسي قرار گرفتند همچنين از محل زخم نيز (از هر دو طرف) قطعاتي به ابعاد حدود يك سانتي متر بريده شده و در فرمــالين بـافر ١٠ %قـرار داده شـدند. قطعـاتي از پوست سالم هم به عنوان كنترل برداشته شد.نمونه هاي بافتي به روش مرسوم و متداول مقطع گيري شـده و بـه روش E&H رنگ آميزي شدند.نتايج نشان داد كه از نظر ظاهري در هر دو روش زخم به طور كامل بسته شــد و هيچگونـه ضايعه اي كه با چشم غير مسلح ديده شود (بجز مواردي پرخوني) مشاهده نشد.در هر دو سمت نيز فلسهاي ظريفـي مشاهده شد.در بررسي هاي هيستوپاتولوژي در زخمهاي بخيه شده روند ترميمي در نواحي كه سلولهاي نكــروز شـده نظير عضلات در محيط زخم باقي مانده بود به كندي انجام شد. در صورتيكه در سطح زخم نفوذ سولهاي فيبروبلاست همراه رشته هاي كلاژن بهبودي را نشان مي داد در خصوص زخمهايي كه بدون بخيه روند ترميمـي در آنـها صـورت پذيرفت تراكم رشتههاي كلاژن و سلولهاي فيبروبلاست درسطح و عمق زخم به خوبي مشاهده گرديد و روند ترميمي در مقايسه با زخم بخيه شده به طور كامل انجام پذيرفته بود با توجه به يافته هاي فوق گرچه به نظر مي رسـد ترميـم زخم به صورت اوليه بهتر و كاملتر انجام گرفته ولي توصيه مي شود زخم ها با طول يا عمق زياد بخيه شو