زبان خود را انتخاب کنید

pdf ليستريوز= بيماری سيلو محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in بیماری_سیلو, لیستریوز, منوسیتهای_خون 1684 دانلود

دانلود (pdf, 125 KB)

لیستریوز.pdf

عامــل ايــن بيمــاری بــاکتری اســت بنــام ليــستريا منوسيتوژن. در اين بيماري منوسيتهای خون افزايش مـی- يابند. ليستريا دارای خاصيت آلوده کنندگی زياد و بيماری- زائی کمي است و قبل از کاهش مقاومت بدن نمیتواند بـه آسانی ايجاد بيماری نمايد. خوردن زياد علوفه سيلو شده(بخصوص غذای سـيلو شـده فاسد و قليائی)، مهمترين عامل مستعد کننده حيوان بـه بيماری است. از اينرو اين بيمـاری را بيمـاری سـيلو نيز مینامند.

طرز انتقال بيماری: چون اين بيمـاري داراي گـستردگی زيـادی در طبيعـت است، بيشتر حيواا در جريان زندگی در معـرض آن قـرار میگيرند و در خـاک و آب و علوفـه و مـدفوع حيوانـات فراوان يافـت مـیشـود. در حيوانـات آلـوده، مـدفوع، ادرار، جنين سقط شده، ترشحات رحمی و شير حاوی ميکروب است. عوامــل اســترسزا نظيــر بيماريهــا، آب وهــوای نامساعد،آبــستنی، نــوع تغذيــه و ... در ايجــاد ايــن بيماری موثر میباشند. ـ در فرم عصبی، باکتری توسـط اعـصاب ويـا در اثـر آلودگی چشم به مغز میرسد. ـ در فرم احشايی، بلع ميکروب و نفوذ آن در جريان خون موجب عوارض بيماری میشود.

پاتوژنز بيماری: در واقع ليستريا مونوسيتوژن انگل داخل سلولی اسـت لذا عواملی که ايمنی سلولی را از بين ببرند زمينه را برای ايجاد ليستريوز مهيا میسازند. اين باکتريها درون ماآروفاژها تکثير مـیيابنـد و تا هنگام برانگيخه شدن ايمنی سلولي، در بدن گسترش مـی- يابد.

علائم بالينی: بيماری ليستريوز به سه فرم بروز میکند: الف ) مننگوآنسفاليت ليستريائی: علائم عبارت است از مخلوطی از نشانههای گيجی تـوأم با فشار دادن سر به اشياء و فلج يکطرفی صورت. حيوااي مبتلا گيج هستند و خود را از سايرين دور نگه میدارند و جويدن غذا کند میشود ، به صـورتي آـه ممکن است حيوان مدتها در گوشهای بايـستد و غـذا را در دهان نگاه دارد و بزاق از دهانش سرازير شود. در بيشتر مواد سر به يکطرف منحرف میشـود و حيـوان نمیتواند سر را به وضع عادی برگرداند. حتی اگر اشخاص آنرا به وضع عادی برگردانند، مجدداً بصورت اول در مـی- آيد. در فلج يکطرفی صورت، در سمت مبتلا، گوش ، پلکهـا و لبها فلج میشوند و گاهاً آماس توام با چرک چشم ديـده میشود. به تدريج حيوان مبـتلا زمينگيـر شـده و قـادر بـه برخاستن نيست. در ابتدا بروز بيماری تب وجود دارد. ولـی پـس از بروز آثار عصبی ،درجه دمای بدن طبيعی میباشد. در ايت مرگ به علت توقف دستگاه تنفسي فـرا مـی- رسد. ب ) سقط جنين ليستريائي : بروز سقط جنين انفـرادی اسـت(در ماههـای هفـتم و ديرتر) و در گاو ممکن است نوزاد مرده بدينا بيايـد. جفت اغلب باقی مانده و علائم عمومی و تـب بـالا بـروز میکند. ج ) سپتی سمی ليستريائي : در نشخوار کنندگان بالغ، سپتی سمی کمتر بـروز مـی- کند. ولی در دامهای جوان بيتشر است. نشانيهايی که معرف ابتلاء دستگاه عصبی باشد وجـود ندارد ولی نشانيهای عمومی از قبيل کسالت ـ ضعف ـ تب و گاهی اسهال وجود دارد. در گوسالههای نوزاد، کدرشدن قرنيه، تنگـی نفـس ، انقباض خفيف عضلات گردن و انقباض کره چـشم ممکـن اسـت بروز کند.

پيشگيری: میبايست از مقدار غذای سـيلو شـده کاسـته و کمـی تتراسيکلين به جيره غذايی افزوده شود.

تشخيص تفريقی: اين بيماری را بايد از عوارض زير تفکيک کرد. ١(شکل عصبی استونمی: در شکل عصبی استونمی ،گيجـی و جـدا شـدن از سـاير دامها و کوری ظاهری و چرخش وجود دارد ولی فلج عـصب و التهاب ساختمانی داخل چشم ديده نمیشود. بعلاوه اسـتونمی در گاو بلافاصله پس از زايمان بروز میکند. ٢(بروسلوز ٣(هاری ۴(دملهای مغزی

درمان ليستريوز: در صـورت تـشخيص بـه موقـع، تزريـق داخـل وريـدی کلرتتراسيکلين روزانه به ميزان ١٠ ميلی گـرم بـه ازای هــر کيلــو گــرم وزن بــدن بــه مــدت ۵ روز در درمــان مننگوآنسفاليت موثر است. معمولاд سير بيماری در گله طوری است که پس از مرگ يکی از دامها میتوان شروع بيماری را در سـاير دامهـا زود تشخيص داد و مبادرت به درمان نمود. کلرامفنيکل به همـراه استرپتومايـسين و پنـیسـيلين برای درمان سپتی سمی گوسالهها موثر است.