زبان خود را انتخاب کنید

pdf بيماری جنون گاوی: آنسفالوپاتی اسفنجی گاوان محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in آنسفالوپاتی_اسفنجی_گاوان, اسید_نوکلئیک, جنون_گاوی, سیستم_اعصاب_مرکزی 1830 دانلود

دانلود (pdf, 116 KB)

بیماریهای جنون گاوی.pdf

بيماری جنون گاوی يک بيماری دژنراتيـو پيـشرونده سيستم اعصاب مرکزي در گاوهای بالغ ميباشد. عامل اين بيماری يک ذره عفونی بسيار کوچک و فاقد اسيد نوکلئيک بنام پريون مـيباشـد کـه دارای شـباهت بسيار زيادی بـه عامـل بيمـاری اسـکرپی در گوسـفندان است. ايــن ذره عفــونی در برابــر اشــعه UV و حــرارت و عوامل ضد عفونی کننده مقاوم ميباشد. در انگلستان منشأ بروز اين بيماری ، مـصرف پـودر گوشت و استخوان گوسـفندانی بـوده اسـت کـه مبـتلا بـه بيماری اسکرپی بودهاند. علائم بالينی: بيماری جنون گاوی يـک بيمـاری انفـرادی اسـت آـه دارای دوره کمون طولانی (در حدود 8-5/2 سال) ميباشد. اين بيماري در طول 6-1 ماه پيشروی کرده و درهنايـت منجر به مرگ ميشود. در نتيجه اين بيمـاری بيـشتر در گاوهـای بـالغ 6-3 ساله و با ظهور اختلالات اعصاب حسی و حرکتـی بـروز مـي نمايد. بيماری با عصبانيت و تغيير رفتار و خلـق و خـوی حيوان(رفتار غير قابل پيش بينـی) شـروع مـيشـود و در اين زمان دام مضطرب، وحشت زده و حالت تهاجمی دارد. به دنبال اين علائم دام از گله جدا شده و از وارد شدن به سالن شيردوشی امتناع مـيکنـد و در هنگـام راه رفتن تلوتلو ميخورد و به ديگر گاوها برخورد مـيکنـد و يا به آهنا(حتی به انساهنا) حمله ميکند. حيوان مبتلا دندان قروچه ميکند و گاهی عمل ليسيدن بينی، شانه و يا هپلو را انجام ميدهد. اين گاوان بسيار به تحريکهای شنوايی (مانند صدای شديد بهم خوردن دستها) حساس هستند و سـريعا بـه زمـين ميخورند. حيوان گوشهايش را مرتبا تکان ميدهد و سـفتی و سختی در هنگام حرکت کردن مشاهده ميشود. حيوان مبتلا دچار عدم تعادل مـيباشـد و در هنگـام حرکت تلوتلو مـيخـورد کـه بـه دنبـال آن فلجـی بـروز مينمايد. در هنايت دام زمينگير شده و ميميرد. طرز تشخيص: از آنجا که عامل مولد بيمـاری، دسـتگاه ايمنـی را درگير نمیکند، لذا هيچگونه آزمـايش سـرمی جهـت تـشخيص جنون گاوی وجود ندارد. تشخيص قطعی بر اساس مطالعه برش از مغز (سـلولهای هيستوپاتولوژيک در مغز) ميباشد که در زير ميکروسـکوپ افزايش آستروسيتها، اسفنجی شدن اعصاب و واکوئلـه شـدن اعصاب در ماده خاکستری CNS ديده ميشود آه اين جراحات متقارن هستند. بيمــاری را بايــد از کمبــود منيــزيم، ليــستريوز، آنسفالوپاتيهای کبدی، هاری، مننژيت، آبسههای مغـزی ـ نخاعی، فرم عـصبی اسـتونمی، سـندرم گـاوان زمـينگيـر و مسموميت با سرب تفريق داد. طرز انتقال بيماری: بيماری در اثر تماس با لاشههای دامهای آلـوده و از طريق زخمهای پوستی، مخاطات و ملتحمه چشم صورت ميگيرد. هنوز انتقال بيماری به طور عمودی و از مـادر بـه جنين (به علت دوره کمون طولانی آن) مشخص نشده است. پيشگيری: 1ـ ميبايست از ورود دامهای آلوده بـه داخـل گلـه جلوگيری نمود و در صـورت تـشخيص بيمـاری در گلـه، کـل دامها و يا حداقل دامهايی که علائـم بيمـاری را نـشان ميدهند ذبح و لاشه آهنا را معدوم نمود. 2ـ ضد عفونی کردن جايگـاه دامهـا بـا ضـد عفـونی کنندههای کلره 3ـ عدم استفاده از مکملهای پروتئينی تهيه شـده از دامهای نشخوار کننده 4ـ بهتر است گوسالههايی که از دامهای مبتلا به دنيا آمدهاند نيز ذبح و معدوم شوند. درمان: اين بيماری درمان ندارد.