زبان خود را انتخاب کنید

مقاله دیکشنری بورس

 
نام گردآورنده تاریخ زمان مطالعه خلاصه مطلب
محمد وکیلی ۱۴۰۱/۱۲/۲۷ ۱۰ دقیقه هر زبانی ، متشکل از یکسری کلمات پایه است و در این خصوص برای فهم آن زبان ، باید این کلمات را بشناسیم ولی آیا زبان بورس را می دانیم ؟

 

 

قبل از اینکه وارد بازار بورس شوید لازم است تا زبان آن را بفهمید

این یک دیکشنری کوچک از زبان بورس است

 

بورس: بازار مربوط به خرید و فروش اوراق بهادار

سهام: بخشی از سرمایه‌گذاری در یک شرکت که به عنوان یکی از مالکیت‌های شرکت در نظر گرفته می‌شود

اوراق بهادار: مدارک قابل معامله مانند سهام، اوراق تسهیلات، اوراق قرضه و غیره

تحلیل بنیادی: روشی برای تحلیل شرکت‌ها و بازارهای مالی که بر اساس ارزیابی وضعیت مالی و سودآوری شرکت‌ها انجام می‌شود.

تحلیل تکنیکال: روشی برای پیش‌بینی تغییرات بازار بورس بر اساس الگوها و شاخص‌های گرافیکی و تحلیل سابقه‌ای

قیمت گذاری: فرایند تعیین قیمت سهام و دیگر اوراق بهادار در بازار بورس

بازده سرمایه‌گذاری: نسبت سودی که یک سرمایه‌گذار بدست می‌آورد به مقدار سرمایه‌ای که سرمایه‌گذاری کرده است.

افزایش سرمایه: فرایند جذب سرمایه‌گذار جدید به یک شرکت با صدور سهام جدید

حق تقدم خرید: حقی که به سهامداران قبلی یک شرکت اعطا می‌شود تا در مرحله اول خرید سهام جدید را انجام دهند

نماد بورسی: کد مخصوصی که به هر شرکت در بازار بورس تعلق می‌گیرد.

 

تحلیل بنیادی: یک روش تحلیلی برای بررسی و تحلیل عوامل اقتصادی و عملکرد شرکت به منظور انتخاب سهام

تحلیل تکنیکال: یک روش تحلیلی برای مطالعه نمودارهای قیمت سهام و پیش‌بینی روند آینده آنها

قیمت خرید و فروش: قیمتی که برای خرید و فروش سهام در بازار موجود است

ریسک: احتمال از دست دادن سرمایه در سرمایه‌گذاری در سهام

دایره المعارف دارایی: لیستی از دارایی‌های یک شرکت که شامل دارایی‌های ثابت، دارایی‌های جاری، بدهی‌ها و سرمایه‌گذاری‌هاست

میانگین حرکتی: میانگین قیمت سهام در یک بازه زمانی مشخص

سود سهام: سودی که یک شرکت به سهامداران خود تقسیم می‌کند بر اساس سودی که در یک دوره مالی بدست آورده است

دوام شرکت: قابلیت شرکت برای بقای طولانی مدت در بازار و رشد پایدار

رتبه‌بندی سهام: رتبه‌بندی شرکت‌ها و سهام بر اساس عوامل مختلف از جمله عملکرد مالی، ارزش سهم و بیشترین حجم معاملات

پیش‌بینی سود: پیش‌بینی سود و عملکرد مالی شرکت در آینده.

 

اندیکاتورها: شاخص‌های مختلفی که برای نمایش وضعیت بازار و شرکت‌ها استفاده می‌شوند

فرابورس: بازار ثانویه اوراق بهادار که برای اوراق بهادار کم‌نرخ و یا کم‌تر معامله شده به کار می‌رود

محدوده مجاز: محدوده بالایی و پایینی قیمت سهام که در بازار بورس قابل معامله است

مارجین: مقدار پول نقدی یا سرمایه که یک سرمایه‌گذار برای خرید سهام به علاوه یا تسهیلات اعطا شده توسط یک بانک یا موسسه مالی قرض می‌گیرد.

سود سهام: سودی که یک شرکت به سهامداران خود تقسیم می‌کند بر اساس سودی که در یک دوره مالی بدست آورده است

انحراف مثبت/منفی: تغییر قیمت سهام به نسبت میانگین طولانی مدت قیمت آن

شاخص بورس: شاخص مربوط به قیمت‌های متوسط یک گروه از سهام در بازار بورس

بازار خارج از بورس: بازاری که خرید و فروش اوراق بهادار برای شرکت‌های غیربورسی انجام می‌شود

حجم معاملات: مجموع تعداد سهام و اوراق بهاداری که در یک بازه زمانی مشخص در بازار بورس معامله شده است

تعداد خریداران و فروشندگان: تعداد افرادی که در یک بازه زمانی خریدار یا فروشنده سهام بوده‌اند.

 

Broker: شخص یا شرکتی که به عنوان واسط بین خریداران و فروشندگان در بازار بورس عمل می‌کند.

Commission: پورسانت یا کارمزدی که کارگزار بورس برای انجام تراکنش بین خریدار و فروشنده دریافت می‌کند.

Margin: مبلغ پولی که سرمایه‌گذار به عنوان وثیقه به کارگزار بورس می‌دهد تا بتواند در معاملات با مبالغ بیشتر شرکت کند.

Margin call: اعلام وضعیتی که در آن سرمایه‌گذار باید وثیقه بیشتری به کارگزار بورس بدهد، به دلیل کاهش ارزش سهام خریداری شده توسط او.

Day trading: روش سرمایه‌گذاری در بازار بورس که در آن سهام در یک روز خریداری و به فروش می‌رسد، به منظور کسب سود از تغییرات قیمت در یک روز.

Online trading: روش سرمایه‌گذاری در بازار بورس که در آن خرید و فروش سهام از طریق اینترنت انجام می‌شود و نیاز به حضور حضوری در دفتر کارگزار بورس ندارد.

Securities and Exchange Commission (SEC): سازمانی است که مسئول نظارت بر بازار بورس و اعمال قوانین و مقررات مربوط به آن است.

Market maker: فردی یا شرکتی که در بازار بورس با خرید و فروش سهام، تلاش می‌کند به منظور رشد بازار و حفظ استقرار در آن، قیمت‌های متعادلی برای سهام‌ها تعیین کند.

 

Bid: پیشنهاد خرید سهم توسط یک خریدار به قیمت مشخص

Ask: پیشنهاد فروش سهم توسط یک فروشنده به قیمت مشخص

Limit order: دستور خرید یا فروش سهم با قیمت مشخص

Market order: دستور خرید یا فروش سهم با بهترین قیمت فعلی در بازار

Stop order: دستور خرید یا فروش سهم با شرطی که در صورت رسیدن قیمت به یک مقدار مشخص، دستور اجرا شود.

Buy and hold: روش سرمایه‌گذاری در بلندمدت به منظور حفظ سهام به دلیل افزایش قیمت آن در آینده.

Dollar-cost averaging: روش سرمایه‌گذاری در بلندمدت با خرید همان مقدار سهم در بازار با قیمت متغیر در بازه‌های زمانی مختلف، به منظور کاهش تاثیر نوسانات قیمت بر سرمایه‌گذاری.

Short selling: فروش سهم‌هایی که سرمایه‌گذار به آن دسترسی ندارد، با امید به خرید آن با قیمت پایین‌تر در آینده.

 

سود حاصل از فروش: میزان سودی که برای سهامدار به دست می‌آید پس از فروش سهام

بیع مخالف: فروش سهام با قیمت پایین‌تر از قیمت فعلی با هدف ایجاد فشار بر بازار و کاهش قیمت سهام

فروش کوتاه: فروش سهامی که فروشنده آنها را ندارد و با امید به کاهش قیمت سهام در آینده صورت می‌گیرد

لاک‌آپ: توقف موقت فروش سهام توسط یک شرکت یا بازار برای جلوگیری از کاهش بیش از حد قیمت سهام

قیمت پایانی: قیمت سهم در پایان روز معاملات در بازار بورس که برای محاسبه میانگین حرکتی و دیگر شاخص‌های بازار استفاده می‌شود

فروش ناگهانی: فروش سهام به صورت ناگهانی و بدون هشدار به بازار با هدف کاهش قیمت سهام

مرتبه فروش: میزان سهام‌هایی که توسط یک سهامدار خاص فروخته می‌شود

پیش‌فروش: فروش سهام قبل از ورود به بازار بورس برای جذب سرمایه یا پرداخت هزینه‌های اولیه

محدودیت‌های فروش: محدودیت‌هایی که توسط شرکت یا بازار برای محدود کردن فروش سهام تعیین می‌شود، مانند محدودیت‌های سود حاصل از فروش و تعداد سهام‌های فروخته شده در یک بازه زمانی.

اعلام فروش: اعلام سهامدار در مورد قصد فروش سهام‌های خود در بازار بورس.