(Distal Interphalangeal Joint) بيحسي مفصل بين بند انگشتي پائيني از رايجترين روشهاي تشخيص لنگش در اسب بشمار مي آيند. در عين حال نتيجه تاثير (Navicular Bursa) داروي بيحسي و ساختار بيحس شده متعاقب آن ميتواند سبب اشتباه در تشخيص شود . اين فرضيه وجود دارد كهو بورس استخوان ناويكولار توسط تزريق داروي بيحسي (Dorsal Margin) احتمالا بيدردي نواحي كف سم بخصوص نواحي جلوئي آنامكان پذير است و همواره مورد (NB) و يا بورس استخوان ناويكولار (DIP) بداخل مفصل بين بند انگشتي پائيني بحث محققين بوده است. براي بررسي اين احتمال لنگش تجربي در اندام حركتي قدامي ٦ راس اسب بالغ ايجاد و نحوه تاثير داروي بيحسي پس از تزريق بداخل مفصل بين بند انگشتي پائيني و يا بورس استخوان ناويكولار مورد ارزيابي قرار گرفت. براي ايجاد لنگش بصورت تجربي ، از نعلهاي مخصوص طراحي شده كه در هر طرف آن يك مهره شماره ٨ جوشكاري سم Dorsal Margin استفاده گرديد و با پيچاندن پيچ در مهره هاي فوق و ايجاد فشار در (Set-Screw) شده بود لنگش به ميزان دلخواه ايجاد شد. حركت اسبان در حالت قدم و يورتمه ، قبل و بعد از استفاده از نعل مخصوص و همچنين بعد از تزريق داروي بيحسي و يا سرم فيزيولوژي بداخل بورس استخوان ناويكولار و يا داخل مفصل بين بند انگشتي پائيني فيلم برداري گرديد. ميزان لنگش اسبان توسط دو داور با مشاهده فيلم مربوطه مورد ارزيابي و درجه Non-Parametric Sign بندي قرار گرفت. ميانگين درجه لنگش ارائه شده توسط داوران بوسيله آزمون آماري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. P< وبا 0.05 Test درجه لنگش اسبان پس از استفاده از نعل مخصوص مشخص و باتزريق سرم فيزيولوژي بداخل بورس استخوان
ناويكولار و يا داخل مفصل بين بند انگشتي پائيني هيچ تغييري نكرد .اما درجه لنگش اسبان پس از تزريق داروي .(P< بيحسي بداخل هر يك از فضا هاي فوق كاهش معني داري را نشان داد ( 0.05
و يا بورس استخوان ناويكولار (DIP) از تحقيق فوق ميتوان نتيجه گرفت بيحسي مفصل بين بند انگشتي پائيني كاملا اختصاصي نبوده و ميتواند قسمتي از دردهاي ناشي از كف سم در اسب را از بين ببرد ، لذا هنگام كاهش (NB) و يا بر طرف شدن لنگش اسب بهدنباله بيحسي فضا هاي فوق نبايد دردهاي ناشي از كف سم بخصوص نواحي مرزي را از نظر دور داشت. (Dorsal Margin) آن با خط سفيد در قسمت جلوي سم