زبان خود را انتخاب کنید

pdf سوء هضمهای شکمبه ـ نگاری محبوب

توسط در مقالات حوزه دام و طیور و کشاورزی Tagged in اختلال_عملکرد_شکمبه, بیماری_دیواره_شکمبه, عملکرد_نگاری 8101 دانلود

دانلود (pdf, 154 KB)

سوء هضمهای شکمبه ـ نگاری.pdf

سوء هضم اصطلاحی کلی است و به گروهی از بيماریهـا اطلاق ميشود که بـا اخـلال در عملکـرد شـکمبه و نگـاری مشخص ميشوند. عامل سوء هضمهای شکمبه ـ نگاری ميتواند اوليه و يا ثانويه(وابسته به بيماریهای عمومی) باشد. الف) سوء هضمهای اوليه: 1ــ اخـتلالات حرکتـی شـکمبه و نگـای ـ بيماريهـای ديواره شکمبه 2ـ تورم ضربهای نگاری و صفاق 3ـ نفخها 4ـ تورم نگاری ـ تورم شکمبه 5ـ پاراکراتوز شکمبه 6ـ سوء هضم واگ 7ـ انسداد کارديا 8ـ انسداد منفذ نگاری هزارلايی 9ـ فتق ديافراگمی 10ـ اختلالات تخميری (ميکروبی / بيوشيميايی) شکمبه 11ـ عـدم فعاليـت فلـور ميکروبـی شـکمبه ناشـی از علوفه کم کيفيت ـ انباشتگی شکمبه 12ـ سوء هضم ساده 13ـ اسيدوز لاکتيک حاد شکمبه 14ـ اسيدوز مزمن شکمبه 15ـ آلکالوز شکمبه 16ـ گنديدگی مواد غذايی در داخل شکمبه ب) سوء هضمهای ثانويه: 1ـ عدم فعاليت ثانويه حرکتی نگاری و شکمبه 2ـ عدم فعاليت ثانويه ميکروفلور نگاری در شکمبه 3ـ برگشت مواد از شيردان 1ـ جسم خارجی = تورم ضربهای ـ نگاری: اين عارضه به معنی تورم نگاری به دنبال خوردن يک جسم فلزی زخم کننده و يا قطع کننده و يا نفوذ کننـده ميباشد. اين اجسام اغلب کوچک و تيز ميباشند و گاهی ممکـن است مدتها در دستگاه گوارش بماننـد بـدون اينکـه موجـب تورم و درد شوند. ولی بـه طـور کلـی نـشانههـای ايـن عارضه به سرعت بعد از خوردن جسم فلزی نمايان ميشود. اين حيوانات از خـوردن و نـشخوار کـردن خـودداری ميکنند و به طور ملايم دچار نفخ ميشوند، پشتشان حالـت کمانی پيدا ميکنـد و اگـر دام را بـا فـشار دادن روی ستون فقرات پشت مجبور کنند که خود را به حالـت طبيعـی در بياورند، ناله ميکنند. جهت تشخيص ميتوان از فلزياب و يـا از وارد کـردن يک ميله فلزی به زير ناحيه شکم و فشار به سمـت بـالا و رها کردن (به صورت يک مرتبه) استفاده نمود.

پيشگيری: به علت اينکه احتمال خوردن اجـسام فلـزی کوچـک و نوک تيز(مانند خوردن ميخ، سيم و...) در گاوان بـسيار زياد است، بهترين روش پيشگيری رعايـت نکـات مـديريتی و خوراندن مگنت ميباشد. اين مگنتها تا زمان ذبح حيـوان در دستگاه گوارش دام باقی ميماند.

درمان: اگر بلافاصله پس از خوردن جسم خارجی فلـزی عارضـه تشخيص داده شود، درمان ساده و بر اساس خوراندن مگنـت (آهن ربا) ميباشد. که پس از يک پرهيز غذايی بـه مـدت 48-24 ساعت اين عمل انجام ميشود. روش ديگر جراحی ميباشد ولی اگر جـسم فلـزی نفـوذ کرده باشد و به قلب رسـيده باشـد بهتريـن پيـشنهاد بـه دامدار ذبح حيوان ميباشد. 2ـ نفخها: در اثر تخميرهای گوارشی بوسـيله ميکروارگانيـسمهای زنده موجود در شکمبه، مقدار زيادی گاز آمونياک، گـاز کربنيک و متان ايجاد ميشـود. ايـن گازهـا معمـولا بـه قسمت بالای شکمبه ميآيند که بوسيله رفلکس آروغ بيـرون رانده ميشوند. آروغ عبارت است از باز شدن اسـفنکتر کارديـا (محـل اتصال مری به شکمبه) و خروج مقداری از گازهای توليـد شده در شکمبه بوسيله مری و دهان که اگر اين عمـل بـه هر علتی قطع شود، باعث انباشتگی اين گازها در شـکمبه شده و در نتيجه ايجاد نفخ ميشود. ـ دو نوع نفخ وجود دارد: الف) نفخ گازی: اين نوع نفخ به علت فلج شـدن اسـفنکتر کارديـا در اثر مواد سمی موجود در بعضی از گياهـان (ماننـد اسـيد سيانيدريک) و يا بسته شدن آن بوسـيله انباشـتگی غيـر طبيعی شکمبه، گاز توليد شده در قسمت بالای شـکمبه جمـع شده و قادر به خروج نمیباشد. ب) نفخ کفی: در اين نوع نفخ، گاز به شکل حبابهای کوچک به صورت کف در وسط تودههای غذايی در حال هضم محبوس ميباشد. ـ در هر دو شکل، نفخ بـه وسـيله بـاد کـردن غيـر طبيعی تهيگاه چپ (flank Left (مشخص ميشـود. حرکـات تنفـسی افزايش مييابد و به 60 حرکت در دقيقه ميرسـد. حيـوان سرپا است ولی بد تنفس ميکند و مخاطات آبی رنگ ميشود. مرگ ممکن است خيلی زود و در اثر فشار خيلـی زيـاد شکمبه روی ديافراگم بوجود آيد. قبـل از مرحلـه حـاد، حيوان ناآرام به نظر ميرسد، از ساير دامها جـدا شـده و از خـوردن خـودداری مـيکنـد و نـشخوار و آروغ قطـع ميشود.

عوامل ايجاد کننده نفخ: اين عوامل عبارتند از: 1ـ عوامل غذايی: غذاهای اشتها آور ولی فقير از نظر فيبرهای سلولزی و غنی از گلوسيدها و يا غنی با قابليـت تخميـری زيـاد که به سرعت مصرف شدهانـد در حاليکـه ترشـح بـزاق کـم بوده است. ـ در صورت فقدان فيبرها و يا ريز بودن بيش از حد آهنا، تحريک گيرندههای شکمبه جهـت ايجـاد عمـل نـشخوار صورت نخواهد پذيرفت و در نتيجه ترشـح بـزاق کـه دارای اثرات تامپون و ضد کف ميباشد، کاهش مييابد. اثر بزاق بر ضد تغييرات ناگهـانی PH شـکمبه عمـل نموده و اثر ضد کف آن، تشکيل کف را خنثی مـيکنـد ايـن اثرات بوسيله ترشح بيکربنات و موسين موجـود در بـزاق تأمين ميشوند. اين نوع اختلال ميتواند در اثر مصرف جيرههای غنـی از نظر کنسانتره (کـه بـسيار خـرد شـده باشـند) و يـا گلومينه خيلی جوان که دارای فيبر کمی هستند و غـذاهای آبکی غنی از ازت رخ ميدهد. همچنين مصرف گياهان کم آب زياد خرده شده و انبـار شده و يا جيرههای حاوی کلم و يا چغندر علوفهای زيـاد نيز ميتواند اين حالت را بوجود آورد. بعلاوه برخی از گياهان ماننـد شـبدر سـفيد و يـا يونجه دارای عوامل کف زا ميباشند. عمده ترين عامل ايجاد کننده نفخها، يـک پـروتئين بزرگ قابل حل بنام پـروتئين 18s اسـت کـه در يونجـه و شبدر به ميزان 5-4 درصد در ماده خشک وجود دارد. 2ـ عوامل ژنتيکی: 3ـ عوامل آب و هوايی: هوای سرد بويژه بارانی و پرباد، باعـث اخـتلال در تنظيم حرارت بدن حيوان ميشود و باعث ايجاد زمينههـای مناسب جهت ايجاد نفخ در حيوان ميشود.

پيشگيری از بروز نفخ: جهت پيشگيری ميبايست تغيير يک جيره غذای به جيره غذايی ديگر به آرامی صورت پذيرد و در هنگـام انتقـال دامها از چراگاه بدون لگومينه به چراگاههـای غنـی از آن، ميبايست از علوفه با کيفيت خـوب اسـتفاده شـود و از چراندن گاوها در چراگاههـای حـاوی مـواد لگومينـه خيلی جوان پرهيز شود. همچنين در هوای بـد و بـارانی بهـتر اسـت از بـردن دامها به چراگاه پرهيز شود. و پس از بردن دامهـا بـه چراگاههای لگومينه، بايد آهنا را تحت کنترل قرار داد

 درمان: اولين اقدام جهت درمـان خـروج گازهـای موجـود در شکمبه ميباشد کـه مـيبايـست اينکـار بـه سـرعت انجـام پذيرد. اين عمل بوسيله يک سوند مری و يا يـک تروکـار (که در تهيگاه چپ و اندازه يکدسـت عقـب تـر از آخـرين دنده و بر روی بر آمده ترين قـسمت تهيگـاه فـرو بـرده ميشود) انجام ميگيرد. اين عمل در مورد نفخ گازی خيلی خوب موثر است ولی در مورد نفخ کفی ناکافی است. در اين مورد همزمـان بـا عمل خروج گاز از شکمبه ميبايـست از داروهـای ضـد کـف مانند روغن پارافين (مخلـوطی از نـيم لـيتر پـارافين و نيم ليتر آب) و سيليکوهنا و يا ساير داروهـای اختـصاصی نيز استفاده نمود. در موارد حاد ميبايست اقدام به لاپارتومی نمود. 3ـ اسيدوز شکمبه: اسيدوز شکمبه بيماری است که در اثر کاهش با دوام PH شکمبه (به پايين تر از 6( رخ ميدهد. PH شکمبه، نتيجه مقدار اسيدهای تخميری در پايـان هضم گلوسيدها، آمونياک و مواد تامپون ميباشد. اسيدوز شکمبه به دو صورت ديده ميشود: الف) شکل حاد يا فوق حاد: اين حالت در دامهايی که بـه طـور اتفـاقی مقـدار زيادی آرد و يا دانههای غلات را طی زمان کوتاهی مـصرف ميکنند اتفاق ميافتد. اولين نشانه های بـالينی 24 سـاعت پـس از خـوردن اين مواد آشکار ميشود که عبارت است از بـی اشـتهايی، حرکات غير قابل کنترل دام و بـه زمـين افتـادن گـاوان مبتلا. ريتم قلب افزايش يافته و به 100 تا 110 ضربان در دقيقه ميرسد. تعداد حرکات تنفسی نيز افزايش مييابـد. و تهيگاه سمت چپ به علـت جمـع شـدن آب در شـکمبه متـورم ميشود. PH شکمبه به تدريج پايين ميافتد و بـه 5 مـيرسـد که در اين مرحله نشخوار قطع شده و نفخ خفيفـی ايجـاد ميشود. در PH پايين باکتريهای لاکتيکوليتيـک ديگـر فعـال نيستند و لاکتات ديگر متابوليزه نمیشـود. در نتيجـه در اثر انباشته شدن اسيد لاکتيک در شـکمبه موجـب افـزايش فشار اسمزی و دهيدراتاسيون ميشـود. ورود اسـيد لاکتيـک به مقدار زياد در جريـان خـون، اسـيدوز خـونی بوجـود ميآيد که در صورت عدم درمان مرگ اتفاق ميافتد. ب) شکل مزمن و يا تحت درمانگاهی: اين فرم اتفاقی نمیباشد و در اثر عدم تعادل مـزمن بين توليد اسيدهای چرب فرار و تامپوهنای بزاقی ايجـاد ميشود و به طور فراوان در نتيجه توزيع مقـدار زيـادی غذاهای غنی از مواد قندی با قابليت تخميـر بـالا,زمـان خوردن خيلی کوتاه و نشخوار خيلی کم اتفاق ميافتد کـه علت آن فقدان فيبر در غذاست. اندازهگيری PH مايعات شکمبه (6-5/5 (امکان تـشخيص آن را فراهم ميآورد. در گاو شيری، پيکا و کاهش توليد شير از عوامل ظن به اين بيماری ميباشند. در گاوهای گوشتی، کـاهش رشـد و اخـتلالات دسـتگاه حرکتی مانند لنگش از عوارض آن ميباشند. از عــوارض اسيدوز،آبــسههــای کبــدی و آنتروتوکــسمی هستند آه آبسههای کبدی ميتوانند موجب ترومبـوز وريـد ميان خلفی فوقانی شوند. در صورت عدم تشخيص به موقع و درمان آن، اسـيدوز مزمن، پيشرفت کرده و حال عمومی دام برتر مـيشـود کـه از مشخصات آن کاهش توليد شير است. در بعضی از گلهها پرخونی سم (فوربـور) از نـشانه- های بارز اسيدوز مزمن ميباشد. در هنايت در بعضی از دامها که (بخـاطر داخـل شـدن اسيدلاکتيک در خون) آب زيادی مينوشند، اتـساع شـيردان رخ ميدهد و به دنبـال آن شـيردان بـه طـرف چـپ جابجـا ميشود و پيچ ميخورد. چرخش، جريان خون عـضو را بـه طـور نـسبی مـسدود ميکند و به سرعت باعث خونريزی آن ميشـود کـه در ايـن حالت تنها راه درمان جراحی ميباشد.

پيشگيری از اسيدوز: پيشگيری از اسيدوز عبارت است از اجتناب از کاهش PH شکمبه: 1ـ افزودن غذاهای با جويدن طولانی به غذاهايی کـه احتياج به جويدن زيادی ندارند. توليد بزاق در هنگام نشخوار و جويدن بـسيار مهـم ميباشد. گاو در هنگام خـوردن 200 تـا 300 ميلـی لـيتر بزاق در دقيقه، به هنگام نشخوار 150 تا 200 ميلی ليتر در دقيقه و در هنگام استراحت 20 تـا 70 ميلـی لـيتر در دقيقه توليد ميکنند. 2ـ استفاده از علوفههـای حـاوی فيـبر بـا انـدازه مناسب (بيش از 5 ميلی متر) 3ـ متعادل کردن ميزان گلوسيدها (مـواد قنـدی) در جيره جهت جلوگيری از تغييرات ناگهانی PH شکمبه 4ـ تغيير تدريجی از يک جيره غذايی به جيره غذايی ديگر

درمان: استراتژی درمان در اسيدوز حاد به صورت زير است: 1ـ درمان کم آبی و مبارزه با اسيدوز متابوليک که اين عمل با تجويز وريدی 5 ليتر محلول بيکربنـات سـديم 5 درصد و مايع درمـانی (بـر اسـاس شـدت دهيدراتاسـيون) انجام ميشود. 2ـ تخليه محتويات شکمبه بوسيله لوله مـری يـا عمـل جراحی 3ـ شستشوی شکمبه با آب ولرم و برقرار کردن فلـور ميکروبی طبيعی 4ــ تجـويز ويتامينـها مخـصوصا ويتـامين B1 و آنتـی هيستامينها و آنتی بيوتيکها 4(آلکالوز شکمبه: الکالوز شکمبه در اثر تجمع آمونياک در شـکمبه بـه دنبال خـوردن زيـاد ازت قابـل حـل موجـود در گياهـان مانند علوفه بهاره يا اوره بوجود ميآيد. توليد زياد آمونياک، PH شـکمبه را بـه بـالای 2/7 ميرساند که به علت عدم توانـايی ميکروارگانيـسمها در استفاده کامل از آمونياک ، اين ماده از جـدار شـکمبه جذب خون شده و در کبد تبديل بـه اوره مـيشـود کـه از راه بزاق و ادرار دفع ميشـود. در صـورتيکه مقـدار آن از ظرفيت و توانايی کبـد بيـشتر شـود، اخـتلالات نمايـان ميشود. در وحله اول حيوان نفخ ميکنـد و کمـی بعـد دچـار اسهال سبز تيره يا سياه ميشود. سپس هنگامی که ميـزان ازت آمونياکی در خون از يک ميلی گرم در 100 ميلی ليتر تجاوز کند (آلکالوز خونی)، مـسموميت کـشنده بـه وقـوع ميپيوندد. مسموميت در اثر اوره، شکل ويژهای از آلکالوز است و به سرعت حيوان را به طرف مرگ سوق ميدهد.علائم عبارتند از لرزش سر و گوش، ترشح زياد بزاق، تنفس سريع و دفع مـدفوع و ادرار زيـاد کـه در مراحـل انتهايی انقباضات انـدامهای حرکتـی خلفـی، انقباضـات تنفسی و فلجی شکمبه بـه آن اضـافه شـده و مـرگ 3-5/1 ساعت پس از بروز علائم رخ ميدهد. ايـن عارضـه دام را مـستعد بـه ابـتلا بـه کمبـود ويتامين B1 همراه بـا تظـاهرات اخـتلالات عـصبی و حالـت ديوانگی ميکنند.

پيشگيری: اصول پيشگيری بـه اسـاس تعـادل بـين نـسبت ازت و انرژی ميباشد به صورتی که منابع ازت غيـر پروتئينـی، اوره يا آمونياک فقط بايد با جيرههـای فقيـر از نظـر پروتئينهای قابـل هـضم در روده کوچـک مـورد اسـتفاده قرار گيرند. به هيچ وجه نبايد از اوره، يا آمونياک همـراه بـا سيلوی غنی از ازت استفاده شود. ميزان بی خطر اوره که روزانه مـيتـوان بـه جيـره اضافه نمود عبارت است از 25 گرم برای 100 کيلوگرم وزن در گاوهای شيری و 30 گرم بـراي 100 کيلـوگرم وزن در گاوهای گوشتی.

درمان: درمان عبارت است از تجويز يک ليتر سرکه (اسيداستيک 5 درصد) برای 100 کيلوگرم وزن زنده در 25 تـا 50 لـيتر آب سرد به وسيله سوند مری